آیت استتار
برخی از موجودات در طبیعت به دلایلی در زمان های مشخصی خود را با محیط اطراف خود همرنگ و همشکل می کنند. برخی حیوانات برای رهایی از خطر، برخی دیگر به عنوان حربه ای برای به دام انداختن شکارهای خود و مواردی از این دست از استتار یا همرنگی با طبیعت بهره می برند.
استتار در انواع حیوانی و گیاهی آن موهبتی است که خداوند در وجود آن ها نهاده است. در واقع این موجودات به شکل غریزی از این هدیه الهی برخوردار هستند.
اما استتار را خارج از مباحث تکنیکی می توان در رفتار انسان ها هم جستجو کرد.
انسان ها گاهی برای اینکه در جامعه جایگاه خود را حفظ کنند یا از خطر در امان بمانند خود را با جامعه همرنگ می کنند؛ یا وقتی با انسان های دیگر ارتباط برقرار می کنند با آن ها مثل خودشان رفتار می کنند و به شکل آن افراد در می آیند. حال فرض کنید جامعه از دو گروه که از نظر تفکری و اعتقادی با هم تفاوت داشته باشند، تشکیل شده باشد در این صورت قضیه مقداری پیچیده تر می شود. آن فرد برای اینکه هویت خود را آشکار نکند در هر کدام از گروه ها به سبک و سیاق آن ها عمل می کند و آداب رسوم مورد نظر آن ها را تکرار و تقلید می کند.
همان رفتاری را که یک حیوان در استتار انجام می دهد یک انسان منافق در عرصه ی اجتماع تکرار می کند. در واقع انسان منافق از سویی برای مخفی کردن هویت خود همرنگ محیط رفتاری جامعه می شود و از سوی دیگر برای اینکه ضربه ای به آن جامعه وارد کند این گونه رفتار منافقانه را از خود بروز می دهد .
فرد منافق یک بار خود را با تار و پود جامعه هماهنگ می کند تا از خود دفاع کند، بار دیگر برای اینکه به اهداف شیطانی خود دست پیدا کند و افراد جامعه را در دام های شیطانی خود بیندازد از تکنیک های استتار رفتاری و کرداری استفاده می کند.
لذا استتار، آیت نفاق است .
هشدار :
” خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو “
“تا توانی در جهان با مردمان همرنگ باش قالی از صدرنگ بودن زیر پا افتاده است”
ضرب المثل های اشتباهی هستند که در جامعه ما از زبان عوام بارها تکرار می شوند.
متاسفانه کسانی که این ضرب المثل ها را در جامعه باب کرده اند دانسته یا نادانسته کاری کردند تا بذر نفاق را پراکنده شود. لذا وظیفه ما این است که از دامن زدن به این گونه ضرب المثل ها با آگاهی از آیت استتار جلوگیری کنیم.