آیت «مگس» و آیت «دلفین»
به مگس دقت کنید زمانی که در یک اتاق گرفتار شده است. حتما شما هم این تجربه را داشته اید که وقتی مگسی به اتاقتان وارد می شود اول صدای پرواز و بعد هم صدای برخوردش را به پنجره می شنوید. اگر دست از کار بکشید و آن را تماشا کنید می بینید که بارها و بارها پرواز می کند و از دور با شدت خود را به پنجره می کوبد تا شاید بتواند مانع را از مسیر خود برداشته و به هدف خود یعنی فضای بیرون برسد؛ چه بسا پنجره از کمی بالاتر باز است اما او متوجه نمی شود. این حشره با چشمان قوی خود پنجره و محیط روشن بیرون از آن را می یابد اما کوتاهترین راه را را برای رسیدن به آن هدف انتخاب می کند؛ اگر فردا پشت پنجره را ببینید جسد مگس را می بینید که ناکام، محکوم به مرگ شده است.
از این پدیده می توان این آیت را کشف کرد که برخی انسان ها به مسیری اشتباه اصرار می ورزند و این هلاکت آن ها را در پی دارد. گاهی انسان هدف را درست می شناسد و انتخاب می کند اما مسیر اشتباه او را به نابودی می کشاند.
حال اگر به خلقت دلفین دقت کنیم می بینیم اگر شیئ ای مسیر این حیوان را سد کند، او راه های مختلف را امتحان می کند؛ به طور مثال در فیلم های مستند دیده ایم که گاهی به چپ می رود، گاهی به راست، گاهی نیز عقب می رود و با شدت، پرش از روی مانع را می آزماید.
اما متاسفانه بشر فقط در ظاهر این پدیده ها مانده است؛ مثلا توانسته هواپیمای ایرباس و … را از روی دلفین بسازد یا از روی سیستم بینایی قدرتمند مگس عدسی ها و … را اختراع کند؛ دانشمند کافر نیز مثل مگسی است که به چشمان فراوانی مسلح است (استعاره از رشته های علمی) اما این علوم نمی توانند از هلاکت او در مقابل پرده غیب (شیشه)جلوگیری کند.
البته نگاه آیت بین منافی این ها نیست اما بر این پافشاری می کند که از رفتار این حیوانات می توان درس زندگی گرفت. نباید در ظاهر پدیده ها ماند چراکه این غایت خلقت آن ها نیست.
خیلی خوب و عالی بود