مغز انسان
مغز
از فعال ترین و آسیب پذیر ترین اعضای بدن انسان بوده و در حالی که جزء
کوچکی از ساختار ماست اما برای تأمین تغذیه خود احتیاج به بیش از یک لیتر
خون در دقیقه دارد . زیاد بودن میزان سوخت و ساز مغز است که مقاومت آن را
نسبت به کمبود اکسیژن و گلوکز بسیار کم می کند . یاخته های مغز(یعنی موجودات بسیار ریزی که بافت های مغز را تشکیل می دهند) بیش از چند
دقیقه توانائی کمبود اکسیژن را ندارند و در صورت ادامه این روند (اگر اکسیژن کافی توسط خون به بافت ها نرسد سلول های مغز بیش از سه تا چهار دقیقه از اکسیژن محروم شده و می میرند) برای همیشه
قدرت پردازش خود را از دست می دهند . از دست رفتن قدرت پردازش خود را به
صورت تضعیف مشاعر و خلاقیت فکری نشان می دهد .
اگر تصویر برداری ویژه طبیعی با تصویر برداری ویژه مغزی که اکسیژن به آن نرسیده مقایسه شود ،
می توان شدت آسیب به مغز را از میزان کم شدن ضخامت قشر مخ تشخیص داد .
یکی از دلایل مهم ضربه پذیری مغز فراوانی تعداد و ارتباطات یاخته های آن
است . از حدود سه میلیون سال پیش ، به طور روز افزونی ، به وزن مغز انسان
نماها اضافه شده است ، مثلاً درحالی که حجم مغز یک انسان نما پا نصد سانتی
متر مکعب است ، در انسان این حجم به یکهزارو پانصد سانتی متر مکعب می رسد .
تعداد یاخته های مغز ما حدود پنج تا ده هزار میلیون بوده که با هم شبکه
بسیار پیچیده ای از ارتباطات عصبی را درست می کنند. این تعداد یاخته در
جانداران پست کمتر بوده و ارتباطات عصبی ضعیف تر می باشند . مدارهای
الکتریکی فعال ، پایه و اساس کار مغز را تشکیل می د هند که به صورت سطح
هوشیاری جلوه گر می شوند . مغز جزءحتمی پدیده حیات بوده و سایر اعضاء
ناگزیر از فرمانبرداری هستند و تلاش آنها برای بر پانگداشتن آن است .
این ماده گرم و نرم گوشتی به شما اجازه فکر کردن، راه رفتن، صحبت کردن، یاد گرفتن، دوست یابی، درک احساسات، و درک معنای زنده بودن را می دهد
هر یک از سلول ها با هزاران سلول دیگر مغزی در ارتباط هستند. هر بخش از مغز مسئول انجام کار مخصوص به خود می باشد (بوییدن، دیدن، صحبت کردن و غیره). ارتباط سلول های مغزی به گونه ای است که در کنار هم یک شبکه عظیم متصل را تشکیل می دهند. اگر شما بتوانید کل ثانیه هایی را که از زمان دایناسورها تا کنون گذشته است را بشمارید، آنوقت می توانید ارتباطاتی را که میان سلول های عصبی مغز وجود دارد را بشمارید.