مسجد امام رضا (ع) - مجمع قرآنی والفجر

یا مهدی نام تو را که میشنوم پای ثانیه ها لنگ میشود ...

مسجد امام رضا (ع) - مجمع قرآنی والفجر

یا مهدی نام تو را که میشنوم پای ثانیه ها لنگ میشود ...

مسجد امام رضا (ع) - مجمع قرآنی والفجر
وبلاگ قرآن و عترت به همت جمعی از دوستان در تاریخ اول آذر ماه 1392 تاسیس گردید و در جهت گسترش فرهنگ قرآنی و اسلامی در فضای مجازی میکوشد و نتیجه زحمات عزیزان مسجد امام رضا (ع) و مجمع قرآنی والفجر میباشد
سایت جدید مارا دنبال کنید
www.qorankade.ir
آخرین نظرات
۱۳ مهر ۹۳ ، ۲۰:۱۴

شهید سیّد اصغر سیدّی

                                                بسمه رب الشهدا

                                               

شهید سید اصغر سیدی چوکانلو در مهر ماه سال 1348 در مشهد مقدس به دنیا آمد. دوران طفولیت را به سرپرستی پدر و مادر و کمک عمه اش گذراند. قبل از دبستان یکسال به کودکستان رفت. پس از آن در منطقه رضاشهر دروسش را تا کلاس سوم نظری ،رشته علوم انسانی، پیش برد بطوریکه علاقه استعدادش به فراگیری در هر سال نسبت به سال قبل بیشتر می شد. وی در زندگی کنجکاو، باهوش، باتحرک و پرتلاش بود. از حقوقش بخوبی دفاع میکرد. ماندن در خانه را به رفتن خیابان ترجیح میداد. در کارهای منزل کمکهای شایانی می کرد از جمله کمک در امور بنائی وخرید مایحتاج روزمره زندگی و نظافت داخل منزل و ... . هر وقت به بازار یا مسافرت می رفت حتما هدیه ای برای خواهرانش تهیه می کرد.

 به بهداشت و نظافت مخصوصا مسواک زدن اهمیت میداد و از بوی خوش استفاده می کرد. نسبت به علم غیب ایمانی عمیق داشت و هر وقت با کسی سر حسابی درگیر می شد موضوع را به روز قیامت واگذار می نمود و ترک مجادله می کرد. نماز را اول وقت و معمولا در مسجد محل با جماعت میخواند، در ماه مبارک رمضان تا نماز مغرب وعشاء را با جماعت نمی خواند افطار نمی کرد. تقوا و صداقت نسبتا خوبی داشت. کاری به ایشان محول می شد به خوبی انجام می داد. مسئول کتابخانه، عضو انجمن اسلامی و عضو فعال بسیج مدرسه بود. دشمنان خط ولایت فقیه را محکوم می کرد. او یکبار خونش را به رزمندگان اهداء نمود.

 از خبر شهادت دوستان بسیجی خود بسیار متاثر می شد و این جمله را به زبان می آورد:باید به جبهه بروم، زندگی دنیا در برابر شهادت ارزشی ندارد. از سن 15 سالگی هفته ای یک یا دو شب در پایگاه مقاومت مسجد محل نگهبانی می داد و سالی یک نوبت در اردوهای آموزش نظامی کوتاه مدت شرکت می کرد. تا اینکه بالاخره در مهرماه سال 1366 آموزش نظامی کامل را به مدت35 روز در پادگان شهید بهشتی بجنورد تمام کرد و در آذر ماه همان سال به اتفاق برادرش که جزء نیروهای اعزام مجرد بودبه جبهه اعزام و در عملیات بیت المقدس2 منطقه ماروت برادرش از ناحیه دست چپ توسط اصابت گلوله مجروح شد که هنوز تحت معالجه می باشد و اصغر سیدی با اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. یادش گرامی و روحش شاد.

والسلام علی من التبع الهدا              

با تشکرفراوان از جناب آقای خزائی جهت گردآوری این مطلب و همچنین برادر امیر محمد اصغری جهت نگارش این وصیت نامه

نظرات  (۱)

خدا رحمتش کنه و شفاعتش را شامل حالمان قرار دهد انشاءلله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی