ای چشم چراغ هردو عالم
ای لاله بوستان آدم
سرچشمه کوثر حقایق
سر رشته جویبار زمزم
ای روح تو جلوه گاه قرآن
برکتف تونقش مُهر خاتم
با روی تو گل شکفته در باغ
با نام تو شد زمانه خرّم
ای جان جهان آفرینش
آرامش جان آفرینش
آن لحظه که در حرانشستی
از هستی ، خود جدانشستی
جبریل امین ، چو پرده برداشت
بی پرده تو با خدا نشستی
تا گفت بخوان ، بخوان خدا را
خواندی و به ناکجا نشستی
در طور تجلّی خدایی
ای رحمت حق به جا نشستی
افکند طنین به پهنه خاک
(لولاک لما خلقت الافلاک)شاعر :مشفق کاشانی